به سراغ من اگر می آیید،
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگ های هوا ، پر قاصدهایی است
که خبر می آرند ، از گل واشده دورترین بوته خاک .
روی شن ها هم ، نقش های سم اسبان سواران ظریفی
است که صبح
به سر تپه معراج شقایق رفتند.
پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،
زنگ باران به صدا می آید.
آدم اینجا تنهاست.
و در این تنهایی ، سایه نارونی تا ابدیت جاری است.

به سراغ من اگر می آیید،
نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من.
نظرات 2 + ارسال نظر
تایتانیک جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:37 ق.ظ http://www.titanic867.blogsky.com

سلام خیلی عالی بود یه سری هم به من بزن اگر مایل بودی لوگوی من رو هم بزار تو وبلاگت

عسل جمعه 1 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 02:47 ق.ظ

خیلی بجا بود....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد